یکدم درنگ کن!
صدا صدای آب است و لحظه ،لحظه ی جاری شدن!
درد،درد نگفتن است،درد نتوانستن....آرام بیا!
آرام بیا و یکدم اینجا بمان که شب در کمین است و
لحظه ،لحظه ی دیرپایی!
اگر قناریها چون وزغ می خوانند و اگر
پرستو ها به زاغ می مانند،
درنگ کن!
که زمان زمان ماندن نیست،و مرا تاب بی تو رفتن...!
بیا ،بیا که،آب جاری است...
درخت در سبزی...
و من در دلتنگی!